والدگری نوع C؛ ترکیب ساختار و انعطاف در تربیت کودک

والدگری نوع C ترندی جدید در روان‌شناسی تربیتی است که تعادل میان اقتدار و همدلی را برقرار می‌کند. در این مقاله با شواهد علمی، مثال‌ها و تمرین‌های عملی برای اجرای این سبک آشنا می‌شویم.

مقدمه

در دنیای امروز، والدین با دو فشار متناقض روبه‌رو هستند:
 از یک‌سو باید منظم، مسئول و قانون‌گذار باشند،
 و از سوی دیگر، مهربان، شنوا و انعطاف‌پذیر.

سبک والدگری نوع C (Type C Parenting) پاسخی تازه به این چالش است — الگویی که بین ساختار و آزادی، انضباط و همدلی، توازن برقرار می‌کند.

این سبک بر پایه‌ی نظریه‌ی دلبستگی و پژوهش‌های جدید در حوزه‌ی تنظیم هیجانی شکل گرفته است و به والدین کمک می‌کند تا فرزندانی با عزت‌نفس، همدلی و خودکنترلی بالا پرورش دهند.

والدگری نوع C چیست؟

اصطلاح «والدگری نوع C» نخستین بار در سال ۲۰۲۴ در گزارش روزنامه‌ی (New York Post) مطرح شد.
 این سبک میان دو قطب والدگری سخت‌گیرانه (Type A) و سهل‌گیرانه (Type B) قرار دارد.

در این رویکرد، والد:

  • مرزهای رفتاری مشخصی تعیین می‌کند،
  • احساسات و نیازهای کودک را در نظر می‌گیرد،
  • و به جای تنبیه، از گفت‌وگو و بازسازی استفاده می‌کند.

شواهد علمی

بر اساس پژوهش‌های معتبر بین‌المللی:

  • Frontiers in Psychology (2024): کودکانی که در محیط‌های ساختارمند ولی انعطاف‌پذیر بزرگ می‌شوند، توانایی بالاتری در تنظیم هیجان دارند.
  • American Psychological Association (APA, 2023): ترکیب «اقتدار همراه با همدلی» به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان منجر می‌شود.
  • University of Toronto (2025): تعادل بین قانون‌مندی و پذیرش، موجب رشد عزت‌نفس پایدار در کودکان می‌شود.
  • Harvard Center on the Developing Child (2024): سبک والدگری متعادل، رشد قشر پیش‌پیشانی مغز (Prefrontal Cortex) را تقویت می‌کند و خودکنترلی را افزایش می‌دهد.

تفاوت والدگری نوع C با سایر سبک‌ها

ویژگی

مستبدانه (Type A)

سهل‌گیرانه (Type B)

نوع C (ترکیبی)

تمرکز

انضباط و کنترل

آزادی و احساسات

تعادل بین هر دو

واکنش به خطا

تنبیه

تساهل یا بی‌تفاوتی

گفت‌وگو و بازسازی

نقش هیجان

نادیده گرفته می‌شود

بیش‌ازحد برجسته است

هدایت‌شده و امن

نتیجه در کودک

اضطراب، سرکشی

بی‌نظمی، بی‌مسئولیتی

اعتماد، خودآگاهی، همدلی

نگاه دلبستگی‌محور

در نظریه‌ی دلبستگی (Attachment Theory)، امنیت زمانی شکل می‌گیرد که کودک بداند هم قانون وجود دارد و هم محبت بدون شرط.
 اگر فقط قانون باشد، رابطه خشک می‌شود؛
 اگر فقط محبت باشد، کودک سردرگم می‌ماند.

والدگری نوع C می‌گوید:

«من تو را دوست دارم، حتی وقتی لازم است رفتارت را اصلاح کنم.»

مثال واقعی

بهاره، مادر یک پسر ۸ ساله:
 پسرش هر شب از خوابیدن امتناع می‌کرد.
 او ابتدا از روش سخت‌گیرانه استفاده کرد («باید بخوابی!») که نتیجه نداد.
 سپس سبک آزاد را امتحان کرد («هر وقت خواستی بخواب») که باعث بی‌نظمی شد.
 در کوچینگ والدین، سبک نوع C را آموخت:
 ساعت خواب را ثابت نگه داشت، اما اجازه داد پسرش خودش کتاب شب را انتخاب کند.
 نتیجه: آرامش، همکاری و کاهش درگیری.

اصول طلایی در والدگری نوع C

۱. ساختار شفاف: قوانین روشن و ثابت اما قابل گفت‌وگو باشند.
 ۲. انعطاف هیجانی: در شرایط خستگی یا استرس، قانون تعدیل شود.
 ۳. زبان همدلانه: جمله‌هایی مانند «می‌دونم جدا شدن از بازی سخته، ولی بدنِت به استراحت نیاز داره.»
 ۴. گفت‌وگو به‌جای قضاوت: رفتار اشتباه فرصتی برای یادگیری است.
 ۵. الگوی خودتنظیمی: والد پیش از اصلاح کودک، احساس خودش را تنظیم کند.

فواید این سبک برای کودک

  • رشد مهارت تصمیم‌گیری
  • عزت‌نفس و خودکارآمدی بالا
  • کاهش تعارض در خانواده
  • رشد همدلی و مسئولیت‌پذیری
  • بهبود تنظیم هیجانات و تمرکز

دیدگاه کوچینگ والدین

کوچینگ والدین بر سه پایه‌ی اصلی استوار است:

۱. خودآگاهی والد (Self-Reflection)
 آگاهی از هیجانات خود در لحظه‌ی تربیت.

۲. ارتباط بدون قضاوت (Non-Judgmental Communication)
 شنیدن احساس قبل از اصلاح رفتار.

۳. ثبات مهربانانه (Consistency with Compassion)
 والد ثابت‌قدم است، اما نه سرد و قاضی‌گر.

تمرین‌های خانگی

هر هفته درباره‌ی قوانین خانه گفت‌وگو کنید.
 در زمان خطا، ابتدا احساس کودک را نام‌گذاری کنید، سپس رفتار را بررسی کنید.
 بعد از هر تنش، زمان بازسازی رابطه تعیین کنید (آغوش، گفت‌وگو، پذیرش متقابل).
 از جملات دو‌بخشی استفاده کنید: «می‌فهمم ناراحتی، اما این رفتار امن نیست.»

نگاه عصب‌روان‌شناسی

در این سبک تربیت، کودک یاد می‌گیرد احساساتش خطرناک نیستند بلکه قابل هدایت‌اند.
 وقتی والد در موقعیت‌های دشوار آرام می‌ماند، ارتباط عصبی میان آمیگدالا (Amygdala) و قشر پیش‌پیشانی (Prefrontal Cortex) در مغز کودک تقویت می‌شود — یعنی همان مسیری که به خودتنظیمی منجر می‌شود.

جمع‌بندی

والدگری نوع C پلی است میان نظم و محبت، اقتدار و همدلی.
 در این رویکرد، امنیت روانی کودک از طریق ثبات در کنار محبت شکل می‌گیرد.

کودکانی که در چنین فضایی رشد می‌کنند، نه از والد می‌ترسند و نه او را نادیده می‌گیرند — بلکه به او اعتماد دارند.

محبت بدون مرز، سردرگمی می‌آورد؛
 مرز بدون محبت، ترس.
 والدگری نوع C یعنی داشتن هر دو، در کنار هم.

منابع

  1. Frontiers in Psychology (2024) – Flexible Structure Parenting and Child Regulation
  2. APA (2023) – Empathy and Discipline in Modern Parenting
  3. University of Toronto (2025) – Parenting Balance and Child Development
  4. Harvard Center on the Developing Child (2024) – Emotional Regulation and Structure
  5. Circle of Security International (2022) – Balancing Love and Limits

دیدگاهتان را بنویسید

عناوین مطالب