مقدمه
نوجوانی دورهای حساس از زندگی است که با تغییرات گسترده زیستی، شناختی و هیجانی همراه است. در این مرحله، نوجوانان در تلاشاند تا به پرسش «من کیستم؟» پاسخ دهند و هویتی منسجم برای خود بسازند. پژوهشهای متعددی نشان دادهاند که کیفیت رابطه والد-کودک و بهویژه سبک دلبستگی والدین، نقشی تعیینکننده در مسیر هویتیابی نوجوان ایفا میکند
سبک دلبستگی والدین و انتقال به نسل بعد
والدینی که خود دارای دلبستگی ایمن هستند، معمولاً قادرند فضایی امن و حمایتگر برای فرزندانشان فراهم کنند. آنها به نیازهای هیجانی نوجوان پاسخگو هستند، در عین حال استقلال و خودمختاری او را نیز به رسمیت میشناسند. این تعادل، بنیان شکلگیری هویتی سالم و پایدار را میگذارد. در مقابل، والدینی با دلبستگی ناایمن (اجتنابی یا دوسوگرا) یا آشفته، اغلب در برقراری مرزهای سالم و پاسخدهی هیجانی دچار مشکلاند. این وضعیت میتواند نوجوان را در فرآیند هویتیابی سردرگم کند یا او را به سمت هویت منفی و ناسازگار سوق دهد
نقش بازتاب هیجانی والدین
توانایی والدین در بازتاب دادن و معنا کردن هیجانات نوجوان، یکی از مهمترین ابزارها در مسیر هویتیابی اوست. نوجوانی که هیجاناتش توسط والد معتبر شناخته میشود، احساس ارزشمندی میکند و میتواند درک منسجمتری از خود به دست آورد
پیامدها در زندگی اجتماعی و تحصیلی
نوجوانانی که از حمایت دلبستگی ایمن برخوردارند، معمولاً اعتمادبهنفس بیشتری دارند، روابط دوستی سالمتری برقرار میکنند و در مسیر تحصیلی پایدارتری قدم برمیدارند. برعکس، ناایمنی دلبستگی میتواند منجر به بحران هویت، انزوا، مشکلات رفتاری و حتی گرایش به رفتارهای پرخطر شود
نتیجهگیری
تقویت دلبستگی ایمن والد-فرزند، یکی از مؤثرترین راهبردها برای حمایت از نوجوان در مسیر هویتیابی است. این امر نه تنها به والدین کمک میکند فرزندانی سالمتر تربیت کنند، بلکه در سطح جامعه نیز به کاهش آسیبهای روانی-اجتماعی منجر خواهد شد